فیزیولوژی ورزشی
فاطمه مختاری؛ الهه طالبی گرکانی؛ خدیجه نصیری؛ ابوالفضل اکبری
چکیده
هدف: هدف از انجام این مطالعه بررسی تاثیر تمرینات هوازی تداومی و تناوبی شدید همراه با مصرف سیلیمارین بر سطوح سرمی آنزیمهای کبدی و تغییرات بافت کبد موشهای صحرایی مبتلا به کبد چرب بود. روش: در این مطالعه موشهای صحرایی نر پس از تزریق دگزا به 6 گروه مختلف تقسیم شدند: 1-کنترل بیمار 2-سیلیمارین 3- تمرین تناوبی 4- تمرین تناوبی+سیلیمارین 5-تمرین ...
بیشتر
هدف: هدف از انجام این مطالعه بررسی تاثیر تمرینات هوازی تداومی و تناوبی شدید همراه با مصرف سیلیمارین بر سطوح سرمی آنزیمهای کبدی و تغییرات بافت کبد موشهای صحرایی مبتلا به کبد چرب بود. روش: در این مطالعه موشهای صحرایی نر پس از تزریق دگزا به 6 گروه مختلف تقسیم شدند: 1-کنترل بیمار 2-سیلیمارین 3- تمرین تناوبی 4- تمرین تناوبی+سیلیمارین 5-تمرین تداومی 6-تمرین تداومی+ سیلیمارین. در گروههای سیلیمارین، 300 میلی-گرم محلول سیلیمارین به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن گاواژ شد. گروههای تمرینی به مدت 8 هفته تمرین تداومی (54 دقیقه با سرعت 20 متر در دقیقه) و تمرین تناوبی با شدت بالا (6 وهلهی 3 دقیقهای با سرعت 40 متر در دقیقه و 3 دقیقه ریکاوری فعال با سرعت 20 متر در دقیقه) با شیب 15 درجه را روی تردمیل انجام دادند. یافتهها: مصرف سیلیمارین و انجام تمرینات ورزشی موجب بهبود تغییرات بافتی در مقایسه با گروه کنترل شد. همچنین اثر تعاملی مصرف مکمل و تمرین بر سطوح AST و ALT معنادار نبود. مصرف سیلیمارین موجب کاهش معنادار سطوح آنزیم AST و ALT شده بود (05/0p≤). سطوح AST در گروه تمرین تناوبی نسبت به گروه کنترل بطور معناداری بالاتر بود (05/0p≤). مقدار این آنزیم در گروه تمرین تناوبی+سیلیمارین نسبت به گروه تمرین تناوبی بطور معناداری کاهش یافته بود (05/0p≤). نتیجه گیری: مصرف سیلیمارین و تمرین هوازی (تداومی و تناوبی) بصورت مجزا و در ترکیب با یکدیگر میتواند موجب بهبود وضعیت بافت کبد موشهای صحرایی مبتلا به کبد چرب غیر الکلی القاء شده با دگزامتازون شود.
فیزیولوژی ورزشی
حنانه خلیلی آتنی؛ رزیتا فتحی؛ خدیجه نصیری؛ ابوالفضل اکبری
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثر ده هفته تمرین هوازی و مصرف عصاره دانهی گلرنگ بر بیان ژن PIK3R1 و عملکرد کلیه پس از مصرف دگزامتازون در موشهای صحرایی نر بالغ طراحی شد.روششناسی: تعداد 25 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار (وزن32±371 گرم) بهطور تصادفی به پنج گروه کنترل، دگزامتازون، دگزامتازون+گلرنگ (mg/kgbw 500، بهصورت روزانه، توسط گاواژ)، ...
بیشتر
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثر ده هفته تمرین هوازی و مصرف عصاره دانهی گلرنگ بر بیان ژن PIK3R1 و عملکرد کلیه پس از مصرف دگزامتازون در موشهای صحرایی نر بالغ طراحی شد.روششناسی: تعداد 25 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار (وزن32±371 گرم) بهطور تصادفی به پنج گروه کنترل، دگزامتازون، دگزامتازون+گلرنگ (mg/kgbw 500، بهصورت روزانه، توسط گاواژ)، دگزامتازون+تمرین هوازی(60 دقیقه، سرعت 28 متر/دقیقه، پنج روز در هفته، ده هفته)، دگزامتازون+گلرنگ+ تمرین هوازی تقسیم شدند. القای آسیب کلیوی با تزریق زیرپوستی دگزامتازون (mg/kgbw 8) به مدت شش روز انجام شد. تجزیه و تحلیل دادهها با آزمون آنالیز واریانس دوطرفه در سطح معناداری 05/0P≤ انجام شد.یافتهها: یافتههای بیان ژن PIK3R1 تأثیر معناداری را در گروههای مختلف نشان نداد. علیرغم تغییرات مشاهده شده در بافتشناسی کلیه، دگزامتازون موجب تغییرات غیرمعنادار اوره و اسیداوریک شد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که ده هفته مصرف عصارهی گلرنگ موجب کاهش معنادار اوره و افزایش غیرمعنادار اسیداوریک در موشهای مبتلا به آسیب کلیوی شد. همچنین ده هفته تمرین هوازی نیز موجب کاهش معنادار اوره و کاهش غیرمعنادار اسیداوریک در موشهای مبتلا به آسیب کلیوی شد. علیرغم تغییرات معنادار اوره و غیرمعنادار اسیداوریک تمرین هوازی و عصارهی گلرنگ میتواند موجب بهبود آسیب کلیوی شود.نتیجهگیری: به نظر میرسد ده هفته تمرین هوازی و مصرف عصارهی دانه ی گلرنگ میتواند موجب بهبود آسیب کلیوی شود اما مداخله گرهای این پژوهش نمیتوانند تغییری در بیان ژن PIK3R1 ایجاد کنند.